، تا این لحظه: 13 سال و 27 روز سن داره

عمری با پسرم

سلاااااام پسرم

1393/7/14 1:52
نویسنده : مامانی
465 بازدید
اشتراک گذاری

سلاااااااااااااااام عزززززززززززززیزم محبتمحبت 

خوبی پسر نازم ؟؟؟ تنها بهونه زندگی مامان بوس 

دلمممممممم برات تنـــــــــــــــــــــگ شده بود 

ببخش غیبت خیلی طولانی داشتم و ننوشتم نمیگم وقت نکردم چون اگر می خواستم وقت ش رو می تونستم پیدا کنم اما خب .... گوشتو بیار ....    فقط به صدرا میگم .... جلوتر، نزدیک تر .... دلیل هاش رو یا توی وبلاگت رمز دار برات می نویسم یا یه جایی می نویسم و میزارم که فقط  خاله زینب و بابا میدونن اونجا کجاست !!!!!!!آرام 

اول این که نمی تونم عکساتو بزارم چون گوشیم خرابه ... .تازه از مشهد اومدیم و حسابی بهت خوش گذشت حالا خاطرات مشهد رو برات می نویسم که بدونی چقدر آقااا بودی قه قهه و اصلا اذیت نکردی. گوشیم هم که درست شد کلی عکس داری که برات میذارم .

 

 

این عکس رو گذاشتم برات چون خیلییی دوسش داری بوس

 

 

 

 

چند روز یه مطلبی رو خوندم که خیلی بهش فکر می کنم مخصوصا برای من که تو وبلاگت نوشتم و ازت خواستم انسان واقعی باشی و خیلی باهات حرف زدم نمیدونم روزی که این مطلب رو می خونی چند ساله میشی و چه دیدی به زندگی داری اما می نویسم و قضاوت رو به عهده خودت میزارم چون همه اینارو خودم تجربه کردم والبته صدماتش رو هم دیدم اما خب برات می نویسم تا کمک کنم به پیدا کردن راهت .

زیاد خوب نباش 

زیاد دم دست نباش 

زیاد که خوب باشی ... 

دل آدم ها رو می زنی ، آدم ها این روزها ...

عجیــــــــب به خوبی ... و به شیرینی ... آلرژی پیدا کرده اند 

زیاد که باشی زیادی می شوی .

با تمام وجودم همه اش رو لمس کردم البته برعکسش هم بوده که از خوبی نتیجه خوبی دیدم. به هر حال تر جیح میدم خیلی حرف نزنم و قضاوت رو به عهده خودت بزارم .

صداری عزیزم دوست دارمممممم محبتبغل

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

خاله زینب
16 مهر 93 0:10
به به مامان خانوووووم !!! از این ورا ؟؟؟ راه گم کردین ؟؟؟ خوشحالم که شروع به نوشتن کردی، گل پسر بزرگ بشه خوشحال میشه که مامانش فکر همه جا رو کرده در ضمن پول میگیرم جای نوشته هاتو لو نمیدم خاله جونم صدرا جونم مامانتو کمتر اذیت کن که بتونه برات نوشته های خوبی بنویسه
سلاله
18 مهر 93 21:21
امیدوارم همیشه سلامت باشید
ღمامان على اكبرღ
25 مهر 93 16:13
سلام مامان جونی خوبی؟ دلم حسابی برات تنگ شده بود صدرا جون خوبه؟